خلاصه :
داستان حماسی حماسی در آخرین عصر یخبندان حکایت از یک داستان شگفتانگیز و شگفتانگیز دارد که نوری بر سر منشا بهترین دوست man's میتابد . در حالی که در اولین شکار خود با tribe's گروه ویژه خود , یک مرد جوان زخمی شدهاست و باید یاد بگیرد که تنها در بیابان زندگی کند . در حالی که با بیمیلی یک گرگ تنها را که در گروه خودش رها شده بود , کنترل کردند , آنها یاد میگیرند که به هم تکیه کنند و هم متحد شوند , خطرات بیشماری را تحمل کنند و شانس بیاورند تا قبل از